.........یا صاحب الزمان (عج).........

پایان سالو ، وقت حساب و کتاب شد

پیشانی ام به محضرتان خیس آب شد

هر روز با گناه دلت را شکسته ام

بین من و تو این همه عصیان، حجاب شد

گفتند پای نامه ما گریه می کنی

حال شما ز دیدن نامه خراب شد

با این وجود تا که گره خورد کار من

یا صاحب الزمان دلم مستجاب شد

هر عاشقی که خالصانه پای شما نشست

پیچیده عطر نوکریش چون گلاب شد

این عمر بی وفا و تو هم دیر کرده ای

آوای الرحیل به جانم عذاب شد

سرچشمه زلال شد چون آینه جمال

بر دیده ام نگاه به رویت، سراب شد

امسال هم گدای شب جمعه حرم

با یک دعای مادرتان بی حساب شد

ما را بخر عزیز دل شاه کربلا

جان کسی که صورتش از خون خضاب شد

نازم به بانویی که به معراج قتلگاه

در پاسخش نوای الیه خطاب شد

گودال فوق عرش و تجلی رب آن

در پاره خنجر پسر بوتراب شد

عمریست روضه خواندم و باور نمی کنم

زینب چگونه وارد بزم شراب شد

دلم به مستحبی خوش است که جوابش

واجب است..........................

"السلام علیک یا بقیة الله (عج)"